Mجون
دو سالم بود رفتیم با خانواده برا داییم خواستگاری، داییم بنده خدا تَکــــَـرُرِ ادرار شدید داره و نمیتونه ادرارشو نگه داره آقا وسط خواستگاری از عروس رو نمایی شد ، دایی ماهم تا عروسو دید بی جنبه هول شد ، خودشو خیس کرد بعدم در یک حرکت سریع منو گذاشت رو اون منطقه که خیس شده بود و سریع گفت : ای بابا آجی ببین بچت چیکار کرد با من :| حالا اون کتکایی که خوردم هیچی بدبختی اینه که زن داییم هر وقت منو میبینه میگه چطوری شاشو :| ولی باز من خدارو شکر میکنم که داییم تکرر مدفوع نداره وگرنه منو میگذاشت زیرش ، تازه زیر کلی عـــــــــن ^_^ .